بيمارستان دزفول که بودم ،
گفتند يه مجروح آوردند دوتا چشماش نابينا شده ، دست هم نداره ، چهارده ، پانزده ساله هست . رفتم بالا سرش دل داريش بدم . رفتم تو اتاقش ديدم داره سر به سر مجروح هاي ديگه ميزاره و ميخنده !