السلام علیک یاامیرالمومنین | ||
به نام خدا امروز رفته بودم میدون امام حسین تهران، می خواستم یک کفش بگیرم؛ دیدم که که مادری اون طرف فروشگاه داره یک کفش برای پسر هفت هشت ساله اش انتخاب میکنه، از وضع پسر که یک زیر شلوار و دمپایی ابی و پا برهنه و مادر که یک چادری که یک زره پاره بود، مشخص میشد که وضعیت مناسب مالی ندارند و دنبال کفش ارزون هستن. خیلی دلم می خواست پول اون کفش 27 هزار تومانی رو من بدم، اما نمی دونستم چطور این کار رو بکنم که به غرورشون بر نخوره، الکی توی فروشگاه پرسه می زدم تا فکری به نظرم برسه، اما فکرم کار نکرد. نهایتا پسر کوچولو کفشی رو پسندید و خواست بخره اما مادرش به آرامی چیزی گفت و نخریدند و رفتند.
چقدر پسر با ادب بود که در مقابل خواسته مادرش اصرار و داد وبی داد نکرد و خودشو زمین نزد، به آرامی کفش رو درآورد و رفت و من هنوز مونده بودم که چیکار کنم. صحنه ی بسیار ناراحت کننده ای بود. توی بارون و سرما پسر با دمپایی حتما اذیت میشد.
نمی دونم شما از این تجربه چه نتیجه ای میگیرید، اما من الان خیلی غصه دارم که چرا ثروت مندان جامعه به تکالیف اقتصادی (خمس و زکات و صدقه) عمل نمی کنند؛ چرا که اگر این وظیفه به درستی انجام می شد حتما فقر و اختلاف طبقاتی کم میشد.
امیدوارم ما مسلمونها مثل یهودیها بشیم که وقتی یکی از اعضاشون به درد می آد، دگر اعضا تاب و قرار نداشته و به کمکش میرن [ چهارشنبه 92/12/21 ] [ 5:47 عصر ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
به نام خدای آب و آفتاب قریب به دو سال است که در شهرستان دیر مشغول کار هستم و در این مدت نقاط قوت بسیاری از مردمان این شهرستان تجربه کردم؛ از مهیمان نوازی گرفته تا صاف و بی آلایش بودن؛ که مسئولیت مسئولین را بیشتر از گذشته برای خدمت رسانی و محرومیت زدایی سنگین تر می کند. با این وجود نقاط ضعفی هم مشاهده شد که البته مختص به این شهرستان نمی شود؛ اما به دلیل بکر و سالمتر بودن فرهنگ اسلامی و قومی این شهرستان، دغدغه ایجاد شد که این مطلب را بنویسم.
شب گذشته یعنی مورخ 15/12/1392؛ مراسمی عروسی تا پاسی از شب یعنی حدود ساعت 12:30 با صدای موسیقی بسیار بلند و همراه با صدای ترقه های مهیب، شیرنی عروسی را در کام اهالی محله های شهید صدوقی و 48 دستگاه تلخ و این تلخی زمانی فراگیر شد
که پس از تذکر نیروی انتظامی، چندین خودرو به داخل شهر سرازیر شده و اقدام به ایجاد بی نظمی در دیگر محله ها نمودند. صرف نظر از سکوت همسایه ها و فارغ از جنبه های اخلاقی فردی این مساله، بر این باور هستم که اگر مادری با هزار زحمت طفل شیرخوار خود را خوابانده و یا بیماری در منزل یا کارمند و کارگری از فرط خستگی در حال استراحت باشد؛ وقتی با این به اصطلاح شادی غم انگیز مواجه می شود و خدای نکرده نفرینی کند؛ قطعا زندگی این زوج به مخاطره می افتد ؛ درست است که در استحکام روابط زناشویی عوامل دیگری نیز دخیل هستند؛ اما از تاثیر دعا و نفرین به حق نمی توان غافل شد. و اگر والدین عروس و داماد واقعا به آینده ی فرزندان خود علاقه مند باشند حتما صدای موسیقی خود را کم کرده به نحوی که فقط اعضای خانه آنرا بشنوند./. [ پنج شنبه 92/12/15 ] [ 11:22 عصر ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |