السلام علیک یاامیرالمومنین | ||
توصیههای رهبر انقلاب در مورد کتابخوانی
19/2/1369.مصاحبه پس از بازدید از سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب -
پیش از خواب!در منزل خود من، همهى افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همینطورم. نه اینکه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىکنم، تا خوابم مىآید، کتاب را مىگذارم و مىخوابم. همهى افراد خانهى ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر مىکنم که همهى خانوادههاى ایرانى باید اینگونه باشند. توقع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اول با کتاب، محشور و مأنوس کنند. حتى بچههاى کوچک باید با کتاب انس پیدا کنند.
مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب - 26/02/1374
فرصتهای اندکمن مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است: کسانى که وقتهاى ضایع شوندهاى دارند؛ مثلاً به اتوبوس یا تاکسى سوار مىشوند، یا سوار وسیلهى نقلیهى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مىراند، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مىبرند و به هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىکارى مىگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همانجا بخوانند.بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم... وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمل کنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مىگذراندم احساس نمىکردم ضایع مىشود. آن وقتها تقریباً یکساعت طول مىکشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مىرفت. بعضى وقتها این جابجایى کمتر یا بیشتر هم طول مىکشید. بههرحال چنین یکساعتهایى را احساس نمىکردم که ضایع مىشود؛ چون کتاب مىخواندم.مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب تهران - 22/02/1375
بهجای آگهی تلویزیونیگاهى مىبینید یک نفر پاى تلویزیون نشسته و منتظر یک فیلم است. تلویزیون آگهى تبلیغاتى پخش مىکند و گاهى پخش تبلیغات بیست دقیقه طول مىکشد. یکوقت است کسى به آن تبلیغات احتیاج دار؛ اما کسى که احتیاج ندارد آگهیهاى تبلیغاتى را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بىکار بنشیند!؟ یک کتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه کند. اگر مردم ما عادت کنند که از این وقتهاى ضایعشونده براى مطالعهى کتاب استفاده کنند، جامعه خیلى پیش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خیلى ترقى خواهد کرد.
مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب تهران - 22/02/1375
-- [ سه شنبه 90/5/11 ] [ 11:15 عصر ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
وقتی در "طنز زشت" ساختمان پزشکان، مردی همواره نظاره گر همسر خود بهنگام مسخره شدن به دست دیگران است و غیرت نداشته خود را قی می کند؛ باید برای نسل بعدی متاثر از رسانه ملی تاسف خورد.
گروه : فرهنگ و هنر
علیرضا فرقانی از این جهت است که محور تمام برنامه ریزی های دشمنان بر علیه نظام جمهوری اسلامی و منقلب کردن انقلاب اسلامی "حیازدایی" بوده و به هر قیمتی فراگیر کردن بی حیایی را در دستور کار خود قرار داده اند. هر چند "حیا" امری است فطری که خداوند آن را در انسان به ودیعه گذاشته اما همچون دیگر ظرفیتهای پنهان بشری نیاز به تربیت و رشد برای رسیدن به کمال مطلوب را دارد. در این راستا به هر میزان که حیا در فرد منکوب شود به همان میزان نیز ایمان فرد دچار خدشه شده تا جایی که از بین رفتن حیا به انحطاط ایمان در افراد جامعه و در نهایت به اضمحلال حکومت دینی منتج می شود. حیا؛ در مردان غیرت و در زنان عفت را رقم میزند. حیا با شرم متفاوت است. هر بشر بیدینی نیز میتواند شرم داشته باشد، اما حیاء، مقولهای ایمانی است و مختص انسان دیندار و مؤمن است. حضرت علی(ع) در میزان نسبت حیا و ایمان می فرمایند : "ایمان درختی است که ریشه آن یقین، شاخه آن تقوا، و شکوفه و میوه آن «حیاء» است". پس دشمنان اسلام، غیرت در مردان و عفت در زنان را مورد هدف حملات خود برای تضعیف انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بواسطه از بین بردن حیا در حوزه فردی و در نهایت جامعه تعریف کرده اند. اما متاسفانه در سالهای اخیر، نهادهای آموزشی و رسانه های ابواب جمعی و در راس آنها صدا وسیما، نه تنها در راستای آموزش حیاورزی و تقویت آن تلاشی محسوس و قابل ذکری نکرده اند که بعضا آب در آسیاب دشمن ریخته و ناخواسته اما خالصانه قسمتی از بار ایشان را به دوش مبارک متحمل شده اند. دراصطلاح ادبیات سینمای دینی؛ "طنز زشت" به برنامه هایی اطلاق می شود که در قالب طنز به ارزشها هجوم آورده و ضد ارزش را در فرهنگ سازی به جای ارزش قبلی توجیه میکند که به صورت القای غیر مستقیم و با نفوذ در ضمیر ناخودآگاه مخاطبین، این جابجایی انجام می گیرد. وقتی در "طنز زشت" ساختمان پزشکان، مردی همواره نظاره گر همسر خود بهنگام مسخره شدن به دست دیگران است و غیرت نداشته خود را قی می کند؛ باید برای نسل بعدی متاثر از رسانه ملی تاسف خورد. وقتی در سریال هایی مانند ساختمان پزشکان، هرگز فردی برای ورود به منزل دیگری خبر نمی کند و یا اصطلاحا "یا الله" نمی گوید و مرد خانواده به سادگی با این قضیه کنار می آید و آقای ضرغامی هم مانند دیگر عوام جامعه به این "طنز زشت" می خندد، باید برای بی غیرتی نسل بعدی نگران شد. وقتی مردی برای همسر خود جشن تولدی با حضور مردان نامحرم می گیرد و از کادوی شال قرمز یک نامحرم به همسر خود تنها گلایه مند می شود که این کم است، باید برای آقای ضرغامی برای القای این بی غیرتی ها طلب مغفرت کرد. ساختمان پزشکان تنها نمونه ای از به نمایش گذاشتن بی غیرتی ها و بی عفتی ها در صدا و سیما و سینما در نظام جمهوری اسلامی است. شایسته است افردا زبونی که عاجزند از تئوریزه کردن مفاهیم قرآنی و نمایش آن در قالب هنر و القای غیر مستقیم آن به جامعه، از پذیرفتن مسئولیتهای خطیر حذر کنند. [ چهارشنبه 90/5/5 ] [ 1:12 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |