السلام علیک یاامیرالمومنین | ||
ورود مواد مخدر جدید به نام پان پراگ
دلیلی که مصرفکنندگان «پان پراگ»ها را به سمت آن میکشد، احساس گرمی، سرخوشی موقت، سبکی سر، گیجی و شادی کاذب است. این ماده بسیار بسیار سرطان زا هم هست. [ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 10:3 عصر ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
قسمت هایی از صحبت های اسلاوی ژیژک فیلسوف اسلوونیایی در جمع اشغال کنندگان وال استریت که به نظرم جالب است برای خواندن
«آن ها ما را خیال پرداز می نامند. اما خیال پردازانِ واقعی کسانی هستند که فکر می کنند این سیستم می تواند برای مدت نامعلوم به همین شکل ادامه پیدا کند. ما خیال پرداز نیستیم. ما داریم آن ها را از خواب خوش شان که دارد به یک کابوس تبدیل می شود بیدار می کنیم. ما چیزی را نابود نمی کنیم. ما تنها شاهدِ آن هستیم که چه طور سیستم، خودش را نابود می کند. تصویر آشنای کارتون هایمان را به یاد بیاوریم. یک گربه (در کارتون تام و جری) به سر پرتگاه می رسد اما بی حواس به مسیرش ادامه می دهد. بی خیالِ این که زیرش خالی شده است. اما درست آن زمانی که پایین را نگاه می کند و می بیند چیزی زیرش نیست، می اُفتد. این دقیقن همان کاری است که ما داریم این جا انجام می دهیم. ما داریم به سرمایه دارانِ وال استریتی می گوییم آهای! زیر پای تان را نگاه کنید!» در آوریل 2011 دولت چین دستور داد که فیلم ها و داستان های خیالی یا آن هایی که واقعیت های جایگزین را نمایش می دادند ممنوع شود. این یک نشانه ی خوب برای چین است. این یعنی مردمانِ چین هنوز به جایگزین ها فکر می کنند و دولت چین مجبور می شود که آن را ممنوع کند. ما این جا در امریکا با ممنوعیت سر و کار نداریم. چرا که سیستم مستقر حتی توانایی ما را برای خیال پردازی سرکوب کرده است. به فیلم هایی که هر روز می بینیم نگاه کنیم. همه چیز در آن ممکن است. می توان تصور کرد که یک شهاب سنگ به زمین می خورد و زندگی پایان می یابد و غیره و ذلک. اما انگار نمی توان پایان سرمایه داری را حتی در خیال متصور شد.» بگذارید یک داستان از دوران کمونیسم برایتان بگویم. مردی از آلمان شرقی به سیبریا فرستاده شد تا آن جا کار کند. این مرد می دانست که سانسورچی ها نامه هایش را می خوانند. به همین خاطر با دوستانش قراری گذاشت. گفت که اگر نامه ای که از من می گیرید با جوهر آبی نوشته شده باشد یعنی آن چه که من در نامه نوشته ام درست است. اگر با جوهر قرمز نوشته باشم نادرست. بعد از یک ماه، دوستانش اولین نامه را از طرف وی دریافت کردند. همه ی متن با جوهر آبی نوشته شده بود. در نامه آمده بود: «این جا همه چیز عالی است. مغازه ها پر از غذاهای خوشمزه است. سینماها فیلم های خوب غربی پخش می کند. آپارتمان ها بزرگ و مجلل است. اما تنها چیزی که این جا نمی توان خرید، جوهر قرمز است یک خطر وجود دارد. ما نباید شیفته ی خودمان بشویم. ما این جا روزهای خوشی را کنار هم می گذرانیم. اما یادمان نرود! کارناوال های شادی زودگذرند. آن چه که مهم است اتفاقی است که روز بعد می افتد. زمانی که ما به زندگی عادی برمی گردیم. آیا آن زمان تغییری رخ داده است؟ من نمی خواهم که شما این روزها را به یاد بیاورید و بگویید آه! ما جوان بودیم! چه روزهای زیبایی بود! یادمان باشد که پیام اصلی ما این است: ما حق داریم به جایگزین ها فکر کنیم.»ما در بهترین دنیایِ ممکن زندگی نمی کنیم. اما یک راه طولانی در پیش است. پرسش های به راستی دشواری پیش روی ماست. ما می دانیم چه نمی خواهیم. اما آیا می دانیم چه می خواهیم؟ چه نظام اجتماعی می تواند جایگزین سرمایه داری شود؟ رهبران جدید چه خصوصیت هایی باید داشته باشند؟ یادمان نرود: مشکل اصلی فساد و زیاده خواهی نیست. مشکل اصلی، سیستم است. سیستمی که ما را تا مرز تسلیم هل می دهد. تنها از دشمنان حذر نکنیم. حواس مان به دوستانِ نارفیقی که می خواهند جان حرکت ما را بگیرند نیز باشد.»ما کمونیست نیستیم. اگر کمونیسم آن نظامی است که در سال 1990 سقوط کرد یادمان باشد که آن کمونیست ها بی رحم ترین سرمایه دارانِ امروز هستند. ما امروز در چین یک نظام سرمایه داری داریم که حتی پویاتر از سرمایه داری امریکایی است. اما آن جا دموکراسی نیست. این یعنی وقتی دارید سرمایه داری را نقد می کنید از تهدید کسانی که می گویند شما مخالف دموکراسی هستید نترسید. پیوند همیشگی بین سرمایه داری و دموکراسی پایان یافته است.»تغییر، ممکن است. ما این روزها چه چیزهایی را ممکن می دانیم؟ به رسانه ها گوش کنیم. از یک طرف در حوزه ی تکنولوژی و سکسوالیته همه چیز ممکن است. شما می توانید به ماه سفر کنید. می توانید با بیوژنتیک زندگی ابدی داشته باشید. می توانید با حیوانات سکس داشته باشید و امثالهم. اما به حوزه ی اقتصاد و اجتماع نگاه کنیم. می گویند هر تغییری غیر ممکن است. ما می خواهیم مالیات بر ثروتمندان اندکی افزایش پیدا کند؛ می گویند محال است، رقابت از دست می رود. ما می خواهیم پول بیشتری صرف سلامت شود؛ می گویند امکان ندارد، یک دولت توتالیتر سر کار می آید. چه طور می شود به ما وعده ی زندگی ابدی می دهند اما نمی توانند اندکی بیشتر صرف سلامت کنند؟ یک جای کار می لنگد. بیایید اولویت های مان را همین جا تعیین کنیم. ما استاندارهای بالاتری برای زندگی نمی خواهیم. ما استاندارهای بهتری برای زندگی می خواهیم.»ما باید صبر داشته باشیم. تنها چیزی که من از آن می ترسم این است که یک روز به خانه های مان برویم، سالی یک بار یکدیگر را ملاقات کنیم، آب جو بخوریم، و نوستالژیک وار این روزها را به یاد آوریم. بیایید به یکدیگر قول بدهیم که این اتفاق نمی افتد. ما می دانیم که مردم، اغلب نسبت به چیزی اشتیاق دارند اما واقعا آن را نمی خواهند. بیایید نترسیم و چیزی را که به آن اشتیاق داریم واقعا بخواهیم. ممنونم از شما
«خب این شیوه ی زندگی ماست. ما از همه آزادی هایی که می خواهیم برخورداریم. اما آن چه نداریم جوهر قرمز است. یعنی زبانی نداریم که که با آن بتوانیم عدمِ آزادی مان را بیان کنیم. آن شکلی که ما یاد گرفته ایم درباره ی آزادی صحبت کنیم، جنگ برای آزادی را مقابل تروریسم قرار می دهد. این، معنای واقعی آزادی را تحریف می کند. و شما اشغال کنندگان وال استریت دارید آن کار بزرگ را انجام می دهید: شما دارید جوهر قرمز را به ما می دهید
[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 10:1 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
لیسیا رونزولی نماینده ایتالیایی پارلمان اروپا نشان داده که هم نماینده بامسئولیتی است و هم مادری پرمهر. منبع: http://www.niazerooz.com/News/65562 [ یکشنبه 90/7/3 ] [ 11:19 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، موتور جستجوگر گوگل، سرویس ارائه خدمات پست الکترونیک (جیمیل) خود را فارسی کرد. امروز گوگل برروی وبلاگ رسمی خود اعلام کرد که از این پس زبان فارسی هم به بانک زبانهای پست الکترونیکی جیمیل اضافه شده و از این پس تمامی فارسیزبانها میتوانند به راحتی به تعامل با این سرویس پست الکترونیک به زبان مادری خود ارتباط برقرار کنند.
کاربرانی که علاقهمند به فارسیسازی زبان جیمیل خود هستند کافی است طبق مراحل زیر عمل کنند: [ یکشنبه 90/7/3 ] [ 11:1 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
روزى است امروز که باید هم علماى اسلام و هم مردم متفکر و هم همه طبقات درست این چشمهاشان را باز کنند، و افرادى که انتخاب مىکنند افرادى که شناسایى از قبل داشته باشند. هر کس در هر شهرى هست افرادى را از سابق مىشناسد،... اگر شناختید او را و درست هر کسى در محیط خودش شناسایى کرد اشخاصى را، آن وقت علمایى که آنجا هستند، در بلاد هستند، و اشخاصى که از بازاریها و معتمدین بازار و عرض مىکنم، اینها هستند، دانشگاهیها، دانشجوها، این افراد را معرفى کنند به مردم. [ یکشنبه 90/7/3 ] [ 9:33 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 90/7/3 ] [ 9:31 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسى دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همان طور که پیغمبر مىکرد؛ همان طور که حضرت امیر مىکرد. در این ایام، که اعلان مىکنند مسأله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصى که در حوزهها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توى شهرها و دهات و روستاها و آن جاهاى دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئولاند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولاند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح، کمک کنند براى رساندن صندوقها به روستاهاى دور افتاده. اگر شما نکنید، آنهایى که بر ضد شما هستند، مىکنند این کار را؛ تبلیغ مىکنند آنجاها. شماها مبلغ اسلام هستید. امروز تبلیغ اسلام براى حفظ خود اسلام. [ یکشنبه 90/7/3 ] [ 9:30 صبح ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |