السلام علیک یاامیرالمومنین | ||
از آنجا که اقدام نظامی علیه ایران هنوز بعید به نظر میرسد، گزینه قدرت نرم با استفاده از تشدید سخنپراکنی در اولویت است.
یک کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای به بررسی راهکارهای نفوذ رسانههای آمریکایی در بین ملت ایران و تأثیرگذاری بر آنها برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی پرداخته است.
به گزارش گرداب به نقل از فارس، "رابرت مک ماهون" (ROBERT McMAHON)، تحلیلگر شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای که در نشریه آمریکایی "فارین سرویس ژورنال" (Foreign Service Journal) منتشر شد، به بررسی رسانههای تحت حمایت آمریکا که علیه ایران برنامه تهیه و پخش میکنند پرداخته است. وی در آغاز مینویسد: خبر رسانان (سخنپراکنان) اصلی آمریکا از دیرباز با این برداشت نادرست مواجه بودهاند که آنها فسیلهایی هستند در دنیایی که روز به روز به اشکال متنوعی از ارتباطات گرایش مییابد، از یک رسانه منسوخ - یعنی رادیو - استفاده میکنند. در واقع، تشکیلاتی همچون صدای آمریکا و رادیو آزادی اطلاعات را از طریق دامنه وسیعی از سکوهای جدید ارسال میکنند. دو خبررسان عمده فارسی زبان، یعنی شبکه ماهوارهای خبر فارسی VOA و رادیو فردا، به صورت 24 ساعته فعالیت میکنند. این رسانهها علاوه بر سرویسهای اصلی رادیویی و تلویزیونی، محتوای وسیعی را از طریق سایتهای اینترنتی منتشر میکنند؛ برنامههای محلی، بینالمللی و آمریکامحور را از طریق بلاگها، فیدهای توییتر و اعلانهای خبری به موبایلها میفرستند؛ ویدئوها را در یوتیوب بارگذاری میکنند و صفحات پویای فیسبوک را مدیریت میکنند. این ایستگاهها همراه با BBC و رسانههای خارجی دیگر نقش مهمی را به عنوان مجاری اطلاعاتی به داخل و خارج از ایران ایفا میکنند. دولت ایران این تلاشهای رسانهای را به عنوان یک "جنگ نرم" راهاندازی شده توسط نیروهای خارجی تقبیح کرده است. مک ماهون با تأکید بر استفاده از قدرت رسانه و سخنپراکنی در مقابل ایران بهجای اقدام نظامی، تصریح کرد: در حالی تلاشهای رسانهای در این زمان به پایان خود رسیدهاند که تحولات نگران کنندهای در ایران در حال روی دادن است. برنامه تهران برای غنیسازی اورانیوم یکی از مهمترین تحولات در این میان است که بسیاری میترسند پوششی برای رسیدن به توانمندی سلاح هستهای باشد، در نتیجه کاخ سفید اخیرا روی تشدید تحریمها با هدف متوقف ساختن برنامه هستهای ایران متمرکز شده است. این تحلیلگر آمریکایی در ادامه مقاله خود آورده است: از آنجا که اقدام نظامی علیه ایران هنوز بعید به نظر میرسد، گزینه قدرت نرم با استفاده از تشدید سخنپراکنی در اولویت است. در نبود روابط رسمی بین دو کشور ایران و آمریکا، برای ارتباط با مردم ایران رسانههای جمعی بیش از همیشه مهم هستند. وی در ادامه افزود: به عقیده کارشناسان، ایران با جمعیت بالایی از افراد زیر 30 سال که تحصیلکرده و آشنا با فنآوری هستند، زمینهای مساعد برای این رویکرد است. "الکس وطنخواه"، (Alex Vatanka) کارشناس مسائل ایران در موسسه خاورمیانه، میگوید: «به خاطر ناکامی دولت و اجتناب رسانههای خصوصی از مسائل جنجالی، یک بازار وسیع (برای اطلاعات) وجود دارد. هر دوی این سازمانها با سیلی از پیامها از جانب ایرانیان مقیم خارج و داخل کشور مواجه هستند.» این مقاله میافزاید: اما با وجود چنین ترافیکی، مقامات سخنپراکنی آمریکا میگویند، اندازهگیری اینکه چه مقدار از اخبار و برنامههای آنها از سانسور عبور میکند، مشکل است. تعیین وثوق پیشنهادات و اطلاعاتی که از داخل ایران ارائه میشوند، چالشی دیگر است. تحلیلگر شورای روابط خارجی آمریکا به کوشش برای تسخیر فضای اطلاعاتی ایران از سوی ایالات متحده اشاره کرده و مینویسد: این کوشش حاکی از این است که به منابع بیشتری، از جمله کارکنان بیشتر برای مدیریت موج ترافیک رسانههای جمعی و مقابله با تلاشهای ایران برای مسدود کردن رسانههای جدید نیاز است. تا این لحظه حکومت ایران مهارت خود را در استفاده از رسانههای جمعی نشان داده است. "لری دیاموند" (Larry Diamond)، یک مقام ارشد در موسسه "هوور"،(Hoover) در شماره جولای مجله "دموکراسی" در مورد رقابت رو به رشد جهانی بین دموکراتها و اتوکراتها بر سر سلطه بر آنچه که "تکنولوژی آزادی" نامیده شده، مینویسد: نهتنها تکنولوژی، بلکه سازماندهی و راهبرد سیاسی و نیروهای هنجاری، اجتماعی و اقتصادی تعیینکننده برنده این مسابقه خواهند بود. مک ماهون در ادامه وظیفه رسانههای آمریکایی را ترویج فرهنگ و ارزشهای غربی دانسته و تصریح کرده است: هرچند کمیته نظارت بر رسانههای خارجی آمریکا (BBG)، که مسئولیت نظارت بر تمام فعالیتهای سخنپراکنی بینالمللی آمریکا را بر عهده دارد، مرتباً بر نقش خود در حفاظت از استقلال ویرایشی سخنپراکنان از هرگونه مداخله دولتی تاکید میکند. به اعتقاد تحلیلگر آمریکایی، اما سرویسهای رسانهای آن به عنوان یک ابزار مهم در تلاشهای قدرت نرم آمریکا محسوب میشوند که از طریق یک برنامه ثابت مرکب از گزارشهای خبری، و برنامههای فرهنگی و ویژه، با فیلترینگ رسانهای حکومتها مقابله کرده و ارزشهای آمریکایی و غربی -و نیز اهدافی چون ترویج دموکراسی- را به نمایش میگذارند. این نویسنده سپس از افزایش منابع مالی سخنپراکنان دولتی آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر خبر داده و مینویسد: هدف از این افزایش بودجه نفوذ بیشتر در بین مخاطبان مسلمان بود. ماهون یادآور شده است: پخش برنامه برای ایران بخشی از این موج بود که همزمان با افزایش اهمیت راهبردی این کشور پس از دو لشکرکشی نظامی آمریکا به عراق و افغانستان و فاش شدن مسائل جدید درباره برنامه غنیسازی اورانیوم آن، با علاقه ویژه دولت بوش مواجه شد. وی در بخش دیگری از مقاله خود نوشته است: کنگره بودجه جدیدی را تصویب کرد تا VOA برنامههای تلویزیونی فارسی زبان خود را در سال 2003 آغاز کند، شبکه خبر فارسی (PNN) نیز پس از آن و در سال 2007 آغاز به کار کرد. در خلال همین دوره رادیو فردا نیز یک کمک مالی برای تقویت تلاشهای خود به ویژه در اینترنت دریافت کرد. این تحلیلگر آمریکایی با بیان اینکه «VOA امروز حدود 10 میلیون دلار برای اداره PNN با 83 کارمند تمام وقت دریافت میکند؛ بودجه رادیو فردا حدود 6.3 میلیون دلار با 63 کارمند تمام وقت است»، افزوده است: مقامات آمریکا مراقب بودهاند تا عنوان کنند که هدف تلاشهای جدید، مطلع ساختن ایرانیانی است که به پذیرش تغییرات دموکراتیک علاقهمند هستند. مقامات اجرایی در هر دوی این سازمانها بر ماموریت خود در ارائه اخبار و اطلاعات تاکید میکنند. این مقاله میافزاید: با این وجود آمریکاییها با انتقادهایی در مورد برنامههای خود مواجه شدهاند. همین اواخر، PNN با ادعاهایی از جانب "تام کوبورن" (Tom Coburn)، سناتور جمهوریخواه اوکلاهاما، مواجه شد مبنی بر اینکه این شبکه اجازه انتشار دیدگاههای ضد آمریکایی را میدهد. این شبکه همچنین با اتهاماتی از سوی منتقدان دیگر مواجه شده مبنی بر اینکه زمان پخش زیادی در اختیار سلطنتطلبان خارج نشین میگذارد. نویسنده در ادامه مقاله به چند نقل قول از مسئولان رسانههای آمریکایی در خصوص استقلال این رسانهها میپردازد. "استیو ردیش" (Steve Redisch)، دبیر اجرایی VOA، ادعا کرد: «این شبکه مراقب بوده است تا زمان یکسان در اختیار صداهای رقیب قرار دهد.» وی که سابقاً دبیر اجرایی CNN در واشنگتن بود میگوید: «افرادی هستند که معتقدند ما باید در کار تغییر رژیم باشیم؛ کسانی هم هستند که معتقدند باید سلطنت را احیا کنیم. منشور ما میگوید ما باید یک منبع موثق و دقیق برای اخبار و اطلاعات باشیم. ما باید سرراست گزارش دهیم.» آقای "گدمین" (Gedmin)، رئیس رادیو آزادی نیز تاکید میکند که قرار نیست رادیو فردا بازوی سخنپراکنی جنبش سبز باشد. اما میگوید که ماموریت رادیو فردا تماس با ایرانیانی است که از سوی رژیم حذف شده یا تحت پیگرد قرار گرفتهاند. وی میگوید: «در نهایت ما دنبال نوعی بیطرفی دلسوزانه هستیم. خود گزارشها باید موثق و دقیق باشند، اما این کار محدودیت دارد، بخشهایی از جامعه ایران که احساس میکنند صدایشان به جایی نمیرسد همپیمانان طبیعی ما هستند و اساس مخاطبان ما را تشکیل میدهند.» مک ماهون نویسنده مقاله در ادامه مینویسد: PNN و رادیو فردا هر دو اخیراً به برنامههای کنایهآمیز و طنز روی آوردهاند. در ماه می رادیو فردا برنامه زنده یک ساعته "پسفردا" را آغاز کرد و یک ماه قبل، PNN زمان برنامه محبوب "پارازیت" را که قدمتی یک ساله دارد، از 15 دقیقه به نیم ساعت افزایش داد. برخی ناظران مجریان این برنامه را با "جان استوارت" (Jon Stewart)، گوینده مقلد آمریکایی، مقایسه کردهاند. وی میافزاید: خوراک عادی طنزهای این برنامه را گزارشهایی همچون تعیین مدل موی ایرانی از سوی اصولگرایان، که در تابستان مطرح شده بود، تشکیل میدهد، مقامات PNN و رادیو فردا میگویند بر اساس بازخورد رسانههای جمعی ثابت شده است که هر دوی این برنامهها محبوب هستند. در ادامه مقاله به نقل از وطنخواه از موسسه خاورمیانه آمده است: برنامههایی مانند "پارازیت" راهی موثق در اختیار جوانان ایرانی قرار میدهند تا آنچه را که در کشورشان روی میدهد تفسیر کنند. وی میگوید: «کل موضوع این است که باعث شویم افرادی که در آن سو هستند مسائل را صحیح مطرح کنند. این کار از رویکرد رایج VOA متفاوت است. این کار از این نظر بدیع است که سعی میکند مسائل تحریک کننده را مطرح کند.» به گفته تحلیلگر سایت اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا، ایران یک محیط مساعد برای فعالیت رسانههای جمعی آمریکایی است. برآوردهای حکومت ایران کاربران اینترنت را 23 میلیون نفر ذکر میکند، در حالیکه بیش از 53 میلیون تلفن همراه مورد استفاده هستند. مک ماهون میافزاید: بشقابهای ماهواره در محیطهای شهری رواج دارند و کارشناسان رسانه میگویند ایران یکی از فعالترین بلاگوسفرهای جهان را داراست که حدود دهها هزار وبلاگ برآورد میشود، وبلاگنویسان به همه چیز، از سیاست تا موضوعات زیستمحیطی و شعر، میپردازند. "فاطمه امان" (Fatemeh Aman)، گوینده سابق رادیو فردا که اکنون به عنوان یک تحلیلگر سیاست و رسانههای ایران فعالیت میکند، میگوید: «ایمیل یک راه عادی برای ارتباط در بین ایرانیان است و از طریق آن کاربران اطلاعات مورد نیاز را با استفاده از سرورهای پروکسی در مورد نحوه مقابله با فیلترهای حکومتی در اختیار هم میگذارند، ویدئو کلیپهای یوتیوب و فیسبوک نیز به وفور از طریق ایمیل توزیع میشوند.» نویسنده در پایان قسمت اول مقاله به تلاش ایران جهت مقابله با این فعالیتها اشاره کرده و ادعا میکند: تحلیلگران به افزایش وبسایتها و وبلاگهای حکومتی برای خنثی کردن فعالیتهای مخالفان دولت اشاره میکنند که هدایت آن در دستان بسیج و سپاه پاسداران قرار دارد. وی در ادامه ادعای خود میافزاید: در همین حال، سانسور وبسایتها به قدری تشدید شده که گزارش رسیده حتی وبلاگهای تندرو نیز مسدود میشوند. نویسنده در ادامه به نقل از "عباس میلانی"، مدیر مشترک پروژه دموکراسی ایران در موسسه هوور دانشگاه "استنفورد" مدعی شده است: «دولت ایران برای آموزش افراد برای رصد اینترنت و استخدام افراد برای ایجاد بلاگهای کاذب میلیاردها دلار هزینه میکند، VOA و رادیو فردا نیز که از دیرباز اخبار و اطلاعات را به چندین زبان در اینترنت منتشر میکنند، در سال گذشته گزینههای خود را برای ایرانیان افزایش دادند.» به گفته میلانی، اوایل امسال PNN یک نرمافزار جدید را برای iPhone اپل و تلفن آندروید/گوگل راهاندازی کرد که روزآمد سازیهای خبری را فراهم ساخته و به کاربران اجازه میدهد تا لینکهای اخبار VOA را از طریق فیسبوک، توییتر و ایمیل ارسال کنند. PNN، که هر روز از 6 بعد از ظهر تا نیمهشب به وقت محلی برنامههای زنده پخش میکند، تقریباً برای تمامی برنامههای خود صفحه فیسبوک درست کرده است. وی میافزاید: رادیو فردا نیز پارسال سیستم SMS، و نیمرخهای فیسبوک و توییتر خود را راهاندازی کرد. کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا در بخش دیگری از مقاله خود به کاهش بینندگان تلویزیونهای ماهوارهای در ایران اشاره کرده و مینویسد: البته سخنپراکنان و خبر رسانان آمریکایی در تعیین کارآیی رسانههایی که استفاده میکنند و پیامهایی که پخش میکنند، با چالشهایی مواجه هستند. به نوشته ماهون، نظرسنجیها نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون ماهوارهای PNN از حدود 30 درصد بیننده هفتگی در سال 2009، به 20 درصد در ابتدای امسال کاهش یافته است. وی مدعی شد: این موضوع تا حدی به تشدید ارسال پارازیت روی سیگنالهای ماهوارهای و تا حدی به اکراه پاسخدهندگان از اذعان به تماشای رسانههای ممنوعه باز میگردد. درصد شنوندگان هفتگی رادیو فردا به مدت چندین سال تک رقمی بوده است، دستکم تا حدودی به این دلیل که ایران ارسال پارازیت بر روی امواج AM را افزایش داده است. این نویسنده در ادامه برخلاف اظهارات خود ادعا کرد: با این حال هر دوی این مجراها نشانههایی را میبینند دال بر اینکه برنامههایشان از طریق سکوهای مختلف به گوش مردم ایران میرسند. نویسنده در بخش دیگری از مقاله خود به نقل از "استیو ردیش" (Steve Redisch) آورده است: تعداد بازدیدکنندگان سایت اصلی PNN از 2.5 میلیون نفر در ژوئن 2009 به 1.8 میلیون نفر در طی یک سال بعد کاهش یافت اما بازدید از وبسایت فارسی آن از طریق سایتهای پروکسی، صدها هزار مورد افزایش داشته است. به گفته ردیش، این شبکه همچنین بیش از 68000 طرفدار در صفحه فیسبوک خود دارد و در ژوئن 2010 بیش از 160 هزار بازدید از ویدئوهایی که به یوتیوب آپلود کرده بود را ثبت کرد. مک ماهون در ادامه مقاله خود ادعا کرده است: وبسایت رادیو فردا با کمک فیلترشکنها ماهانه 900 هزار بازدید کننده را جذب میکند. این رادیو نزدیک به 40 هزار طرفدار در فیسبوک دارد و از سال 2008، به طور میانگین سالانه بیش از 90 هزار پیام از طریق پست صوتی، ایمیل و پیام کوتاه دریافت کرده است. این مقاله میافزاید: به عنوان مثال از نحوه عملکرد این بازخورد، رادیو فردا چندین گزارش مربوط به پرونده "شهرام امیری" -دانشمند هستهای که در اوایل جولای به ایران بازگردانده شد- را در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد. آن گزارشها در طول 10 روز اول پس از این رویداد بیش از 600 نظر از سوی خوانندگان دریافت کردند و به گفته مقامات این رادیو، در یک نظرسنجی درباره این موضوع بیش از 4000 نفر شرکت کردند. در بخش دیگری از مقاله آمده است: گزارش ژوئن 2010 در مورد سخنپراکنی بینالمللی آمریکا و دیپلماسی عمومی (با عنوان "آیا کسی گوش میدهد؟")، که از سوی "ریچارد لوگار" (Richard Lugar)، سناتور جمهوریخواه ایندیانا تدوین شد، استفاده این دو مجرای سخنپراکنی از رسانههای جمعی را مورد ستایش قرار میدهد. به نوشته ماهون، این مطالعه نتیجه میگیرد که این ایستگاهها با قادر ساختن شهروندان ایرانی به افشای سرکوب تلاشهای دموکراتیک خود از سوی تهران، به آنها قدرت و منزلت داده است. نویسنده مقاله در ادامه با استناد به گفتههای "میلانی" از موسسه هوور ادعا میکند: «صدای آمریکا و رادیو فردا میزان انزوای حکومت ایران را اساساً به خوانندگان و شنوندگان منتقل کردهاند.» تحلیلگر سایت اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه به مشکلات آمار دقیق بینندگان رسانههای خارجی در ایران اشاره کرده و تصریح میکند: با این حال، سنجش سطوح مخاطبان استفاده کننده از رسانههای سنتی و جدید در ایران کاملاً دقیق نیست. اینترمدیا، که شرکت اصلی اجرا کننده پایش مخاطبان برای سخنپراکنان بینالمللی است، بر پایه هزاران مصاحبه با ایرانیان (از طریق گفتگوی تلفنی یا صحبت رودررو با آنهایی که به خارج از کشور، مثلا دوبی مسافرت میکنند) یک مرور سالیانه برای PNN و رادیو فردا انجام میدهد. گدمین میگوید: «به خاطر این روش، ارزیابی میزان نفوذ اینها بسیار مشکل است.» ردیش اضافه میکند که شمارش ترافیک و بازدیدکنندگان وب -و متمایز کردن آنهایی که در داخل و خارج ایران هستند- به خاطر استفاده رو به رشد از سرورهای پروکسی به طور فزایندهای مشکل میشود. وی میافزاید: «در همین حال هر دو سازمان (پیان.ان و رادیو فردا) به پالایش ترکیب برنامههای خود ادامه میدهند. آقای وطنخواه با ستایش حرکتهای خلاقانه اخیر از سوی PNN میگوید این تلویزیون باید هم خلاقیت و هم حرفهایگری خود را افزایش دهد. به ویژه اگر میخواهد با سرویس 24 ساعته تلویزیون فارسی BBC، که پس از شورشهای 2009 راهاندازی شد، رقابت کند.» ردیش با اذعان به کیفیت برنامههای فارسی BBC میگوید: «استخدام فارسی زبانان ماهر در زمینه تولید تلویزیونی و روزنامهنگاری و خلق یک برنامه بدیع برای پر کردن 6 ساعت و 15 دقیقه در روز "که باب میل ایرانیان باشد" کار مشکلی است.» PNN در حال حاضر روزانه یک برنامه 45 دقیقهای را که به فارسی برگردانده شده، از "کانال تاریخ" (History Channel) دریافت میکند. این برنامه بخشی از 7 ساعت محتوای جدید روزانه PNN است. این شبکه همچنین در سالروز انتخابات ریاست جمهوری ایران با همکاری Home Box Office یک مستند درباره ندا آقا سلطان، که صحنه مرگش در اعتراضات پس از انتخابات با موبایل فیلمبرداری و در سراسر جهان منتشر شده بود، نشان داد. گزارش دفتر سناتور لوگار عنوان میکند که بهرهبرداری بیشتر از همکاری بخش خصوصی با دولتی محتوای مورد نیاز را در اختیار سخنپراکنان آمریکایی قرار خواهد داد. نویسنده مقاله به مشکلات دیگری در خصوص جذب مخاطب ایرانی اشاره میکند و مینویسد: چالش دیگر در ایجاد محتوا به بعد خبری مربوط میشود. در این قسمت گویندگان هر دو سازمان با جریان ثابتی از گزارشها، تصاویر، ویدئوها و چیزهای ناخواسته دیگری که از سوی مردم ایران یا جامعه ایرانیان خارجنشین در اختیار آنها قرار میگیرد سروکار دارند. ماهون میافزاید: این دو سازمان دست به ایجاد دستورالعملهایی با هدف مدیریت جریانهای جدید اطلاعات و بازخورد زدهاند اما مقامات رادیو آزادی و VOA میگویند نیاز به کارکنان بیشتر برای دستچین کردن اطلاعات کماکان باقی است. ردیش میگوید: «یکی از چیزهایی که همه رسانهها نیاز به انجام آن دارند، این است که به کاربران خود به خاطر شرکت در برنامهها بازخورد دهند ما باید قادر باشیم این بازخورد را به آنها بدهیم و این کار مستلزم منابع انسانی است.» مک ماهون معتقد است برای ارائه اخبار به ایرانیان باید موارد ذیل را مدنظر قرار داد: کوشش برای ارائه اخبار و اطلاعات به ایرانیان از برخی جهات تداعی کننده نبردهای اطلاعاتی حماسی دوران جنگ سرد با شرکت رسانههای خارجی و مقامات بلوک شوروی است. طیفی از رسانههای جدید جای رادیوی موج کوتاه و اعلامیهها را گرفتهاند، اما چالشهای پیش روی سخنپراکنان آمریکایی از آهنگی مشابه برخوردارند: 1- نظارت بر رویدادهای داخلی ایران و منطقه و بررسی گزارشها برای افزایش دقت گزارشهای خبری. این کار مستلزم آموزش مناسب روزنامهنگاری و به احتمال زیاد سطوح بالاتر کارکنان، به ویژه در خلال رویدادهای مهیجی همچون اعتراضات پس از انتخابات 2009 خواهد بود. 2- ادامه تلاشها برای غلبه بر ارسال پارازیت بر روی سرویسهای رادیویی و تلویزیونی اصلی. پارازیت دوران شوروی بیامان بود اما گزینههای متعدد برای پخشهای موج کوتاه در آن دوره، ریسمان حیاتی را برای مخالفان فراهم میساخت. مقامات سخنپراکنی، حوزه پوشش PNN را با استفاده از 6 ماهواره با هفت کانال پخش متفاوت گسترش دادهاند تا بلکه بر بخشی از پارازیتهای ایران فائق آیند. آقای میلانی از مؤسسه هوور میگوید مقامات دولتی آمریکا باید گام را فراتر بگذارند و در پاسخ به ارسال پارازیت از سوی ایران در پخش برنامههای رسانههای دولتی آن اخلال ایجاد کنند. 3- پیگیری یک تلاش سخت برای جمعآوری دادههای بیشتر و بهتر درباره نحوه دسترسی ایرانیان به اطلاعات. مصاحبه با آنها در محلهایی چون دبی موثر خواهد بود، اما این تلاش باید بهطور مداوم گسترش یابد تا مسافران ایرانی در جاهای دیگر را نیز شامل شود. نظر به اهمیت این کشور و منابعی که صرف سخنپراکنی به زبان فارسی میشوند، نظرسنجی از مخاطبان نیز باید بیش از یک بار در سال انجام بگیرد. مک موهان در ادامه با اشاره به بحران مالی آمریکا مینویسد: در شرایط مالی کنونی آمریکا، بهدست آوردن منابع اضافی لازم برای حفظ خدمات رسانهای سطح بالا به ایران مشکل به نظر میرسد اما در بحبوحه افزایش تقاضا برای انزوای اقتصادی و سیاسی ایران در کنگره، طرحهای سخنپراکنی تحت حمایت دولت برای این کشور کلیدی سزاوار تایید، حمایت و توجه بیشتر است.
< id=_ff_ classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000 width=1 height=1>> [ یکشنبه 89/8/16 ] [ 2:13 عصر ] [ Mohajer 145 ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |